محل تبلیغات شما

امروزه نمی دانم چی شد مسئول خرید فروشگاه رفیقم برا صبحانه فرستاد بهتر بود نمیرفت{یادش رفته برا من بگیره} دم دمای ظهر قسمت شور خونه فرستادم نزدیک 80 کیلو بادام الک کردم.کارم که تمام شد بلا فاصله رفتم آرایشگاه و حمام{مغز سرم باز شد،بدنم سبک شد}بعد به نظافت خانه مشغول شدم.

خاطرات روز پنجشنبه 1398/10/12

خاطرات روز چهارشنبه 1398/10/11

تلخ ترین خاطرات 1398/12/03

برا ,آرایشگاه ,حمام{مغز ,سرم ,فاصله ,بلا ,رفتم آرایشگاه ,فاصله رفتم ,آرایشگاه و ,و حمام{مغز ,سرم باز

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شادینه